ستایش دردانه من: این روزها گمان ساده من این است که بهشت خدا به زمین آمده است و در دستهای کوچکی خلاصه شده تا زمانی که آنها را میبویم بوی رحمت پروردگارم را استشمام کنم... وچشمهایی هستند که وقتی در آنها مینگرم به گمانم در چشمه های بهشتی نظاره گر تصویر خودم هستم... و لبهایی که همچون فرشتگان راوی داستانهای زیبایی هستند که گویا با حروف راز بیان میشوند و تنها مفهومشان را من میفهمم و برای دیگران ترجمه میکنم و خدا میداند که چه لذتی دارد. باید مادر باشی تا بدانی مفهوم ساده حرفهای نامفهومم را... خوشبختی اینجاست... همین نزدیکیها... این روزها بسیار به ما سر...